تعريف گردشگري« مجموعه فعاليتهاي فرد يا افرادي که به مکاني غير از مکان عادي زندگي
خود مسافرت و حداقل يک شب و حداکثر يک سال در آنجا اقامت ميکنند و هدف از
مسافرت آنان نيز گذراندن اوقات فراغت است. البته اهدافي نظير اشتغال و کسب
درآمد شامل آن نميشود» براين اساس کساني که شامل اين تعريف ميشوند نيز
گردشگر ناميده ميشوند.
تاريخچهگردشگري در جهان
واژه توريسم از کلمه تور (tour) به معناي گشتن اخذ شده که ريشه در لغت
لاتين turns به معناي دور زدن، رفت و برگشت بين مبدأ و مقصد و چرخش دارد که
از طريق زبانهاي فرانسه و انگليسي به فارسي راه يافتهاست. معادل فارسي
آن گردشگري است.
افراد ثروتمند معمولاً به اقصي نقاط جهان سفر ميکنند تا شاهکارهاي هنري
را ببينند، زبانهاي جديد بياموزند، با فرهنگهاي جديد آشنا شوند يا با
غذاهاي ديگر کشورها آشنا شوند.
اصطلاحات «توريسم» و «توريست» اولين بار در سال 1937 توسط جامعه ملل مورد استفاده قرار گرفتند. گردشگري به سفر به خارج از کشور و با مدت زمان بيش از ۲۴ ساعت اطلاق ميشود .
گردشگري در ايرانبا
دقت در سفرنامههايي که به جاي مانده به اين نتيجه ميرسيم که آنچه از قرن
نهم تا قرن چهاردهم ميلادي وجود دارد، سياحت مسلمانان است به کشورهاي
خاورميانه و خاور دور، مانند: ژاپن و آفريقا و اروپا. جهانگردان مسلمان
گزارش سفر خويش را در کتابهاي جغرافيائي يا در تحقيقات تاريخي و عقيدتي
ارائه دادهاند؛ و در اين دوران خبري از رفتوآمد سياحان اروپايي و مردمان
غرب مسيحي نيست؛ و گويا آنان هيچ گونهاي علاقهاي به گردشگري نداشتهاند.
گاهي به يک جهانگرد و تاجر يهودي غربي در بلاد شرق برميخوريم. از قرن
پانزدهم به بعد، به ويژه در قرن هفدهم ميبينيم که جريان گردشگري به طور
دقيق به عکس جريان يافته است. جهانگردان مهم را غربيان تشکيل ميدهند که به
سرزمينهاي شرق روي آورده و گزارشهاي گوناگوني از آداب، ميراث فرهنگي،
شيوههاي حکومتي، اجناس و محصولات شهرهاي اسلامي دادهاند و خبري از
جهانگردان مسلمان نيست يا اگر رحله هائي وجود دارد، در محدوده سفر حج و از
منطقهاي اسلامي به منطقهاي ديگر است.
نوشتار اصلي: گردشگران ايراني
ايرانيها پس از آلمانيها و گرجيها، سومين کشور «صادرکننده گردشگر» به آسياصغيير شمرده ميشوند. پس از ترکيه، کشورهاي حاشيه خليج فارس
قرار دارند که به دليل نزديکي و ارزان بودن مسافرت، مورد توجه گردشگران
ايراني قرار ميگيرند. اين کشورهاي کم وسعت توانستهاند به حدي در صنعت
گردشگري موفق شوند که رقم حضور ايرانيان در اين کشورها، سالانه بيش از ۷۰۰
هزار نفر، برآورد ميشود
گردشگري در اروپا قبل از قرن بيستمتاريخچه گردشگري در اروپا به سفرهاي زائران قرون وسطي برميگردد. زائران کليساي اعظم کانتربوري در انگلستان
مسافرت خود را مسافرتي مذهبي دانسته و آن را تجربهاي در روز تعطيل خود
تلقي ميکردند. زائران فعاليتهايي را آغاز کردند که هنوز هم آنها را
ميتوان مشاهده کرد، مثلاً سوغاتي آوردن از سفر، بازکردن حسابهاي اعتباري
در بانکهاي خارجي (که در قرون وسطي شبکههاي بينالمللي يهوديان و
لمباردها مؤسس آن بودند) و استفاده از اشکال مختلف حمل و نقل (مانند
استفاده زائران مقبره سانتياگو و کومپستلا از کشتيهاي شراب انگليسي در
قرون وسطي که شراب را به بندر ويگو اسپانيا منتقل ميکردند). هنوز زائران
در صنعت گردشگري جايگاه مهمي دارند. البته اشکال سکولار آن نيز شکل
گرفتهاند که ميتوان از بازديد از مقبره جيم موريسون در گورستان پرلاشز
نام برد. در طي قرن شانزدهم در انگلستان برگزاري تورهاي بزرگ تفريحي
کاملاً مرسوم بود. پسران نجيبزادگان و اشراف را براي کسب تجربه به تورهاي
دور اروپا اعزام ميکردند. قرن هيجدهم عصر طلايي تورهاي بزرگ بود.
گردشگري در قطبهاي زميننزديک
به دو قرن از تاريخ شروع مسافرتهاي ماجراجويانه گردشگران به قطبهاي
شمالي و جنوبي کره زمين ميگذرد. از سال ۱۸۰۷ ميلادي، راهنمايان گردشگري
تفريحاتي چون کوهنوردي، يخ نوردي، شکار و ماهيگيري، مشاهده شفق قطبي، و
تجربه زندگي اسکيمويي را براي گردشگران قطبي پيشنهاد ميکردهاند. توماس
کوک يکي از اولين کارآفرينان صنعت توريسم بود که افراد را به قطب شمال دعوت
کرد. سفر گردشگران قطبي به قطب جنوب از حدود ۵۰ سال پيش آغاز شده است و
بنابر آمارهاي جهاني، از سال ۲۰۰۰ ميلادي تعداد گردشگران قطب جنوب سالانه
بين ۸۰۰ تا ۳۷۰۰ نفر بوده است
|